بهترينها
kamran

داروخانه

  خانومی وارد داروخانه میشه و به دكتر داروساز میگه كه به سیانور احتیاج داره! داروسازه میگه واسه چی سیانور می‌‌خوای؟ خانومه توضیح میده كه لازمه شوهرش را مسموم كنه. چشم‌های داروسازه چهارتا میشه و میگه: خدا رحم كنه، خانوم من نمی‌تونم به شما سیانور بدم كه برید و شوهرتان را بكُشید! این بر خلاف قواننیه! من مجوز كارم را از دست خواهم داد... هردوی ما را زندانی خواهندكرد و دیگه بدتر از این نمیشه! نه خانوم، نـــه! شما حق ندارید سیانور داشته باشید و رحداقل من به شما سیانور نخواهم داد. بعد از این حرف خانومه دستش رو میبره داخل كیفش و از اون یه عكس میاره بیرون؛ عكسی كه در اون شوهرش و زن داروسازه توی یه رستوران داشتند شام می‌خوردند. داروسازه به عكسه نیگاه میكنه و میگه: خُب، حالا.... چرا به من نگفته بودید كه نسخه دارید؟؟!!

نتیجه‌ی اخلاقی: وقتی به داروخانه می‌روید، اول نسخه‌ی خود را نشان بدهید.

 

ليلي و مجنون

یه روز لیلی و مجنون با هم قرار می زارن. لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد كه انگار خیلی دوست داری منو ببینی؟ اگر نیمه شب بیای بیرون شهر كنار فلان باغ منم میام تا ببینمت مجنون كه شیفته ی دیدار لیلی بود چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست ولی مدتی كه گذشت خوابش برد. نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید از كیسه ای كه به همراه داشت چند مشت گردو برداشت و ریخت توی جیبهای مجنون و رفت.
مجنون وقتی چشم باز كرد خورشید طلوع كرده بود آهی كشید و گفت ای دل غافل یار آمد و ما در خواب بودیم و افسرده
و پریشون برگشت به شهر. در راه یكی از دوستانش اونو دید و پرسید چرا اینقدر ناراحتی؟ و وقتی جریان را شنید با خوشحالی گفت این كه عالیه آخه نشونه ب اینكه لیلی به دو دلیل تو رو خیلی دوست داره
دلیل اول اینكه خواب بودی و بیدارت نكرده به طور حتم به خودش گفته اون عزیز دل من كه تو خواب نازه چرا بیدارش كنم و دلیل دوم اینكه وقتی بیدار می شی گرسنه بودی و لیلی طاقت این رو نداشته پس برات گردو گذاشته تا بشكنی و بخوری. مجنون
سری تكان داد و گفت نه اون می خواسته بگه تو عاشق نیستی اگه عاشق بودی كه خوابت نمی برد تو رو چه به عاشقی تو بهتره بری گردو بازی كنی!

 

مرد خجالتي.... 

یه مرد خیلی خجالتی میره توی یه كافه تریا.
چند دقیقه كه میشینه توجهش نسبت به یه دختر خوشگل كه كنار میز بار نشسته بوده جلب میشه. مرد نیم ساعت با خودش كلنجار میره و بالاخره تصمیمشو میگیره و میره سراغ دختر و با خجالت و آروم بهش میگه: ممم... میتونم كنار شما بشینم و یه گپی با همدیگه بزنیم؟
یهو دختر داد میزنه: چی؟! من هرگز امشب با تو نمی خوابم!
همهء مردم برمیگردن و چپ چپ به مرد نگاه می كنن.
مرد سرخ میشه و سرشو میندازه پایین و با شرمندگی میره میشینه سر جاش.
بعد از چند دقیقه دختر میره كنار مرد میشینه و با لبخند میگه: من معذرت میخوام. متاسفم كه تو رو خجالت زده كردم. راستش من فارغ التحصیل روانپزشكی هستم و دارم روی عكس العمل مردم در شرایط خجالت آور تحقیق می كنم.
یهو مرد داد میزنه: چی؟! منظورت چیه كه 200 دلار برای یه شب می گیری؟

نابينا و ماه

نابينا به ماه گفت: دوستت دارم .

 ماه گفت: چه طوري؟ تو که نمي بيني .
نابينا گفت: چون نمي بينمت دوستت دارم .
 ماه گفت: چرا؟
 نابينا گفت: اگر مي ديدمت عاشق زيباييت مي شدم ولي حالا که نمي بينمت عاشق خودت هستم

 

فلسفه و صندلي

یک روز استاد فلسفه, وارد کلاس شد و به ما گفت: امروز می خوام ازتون امتحان بگیرم. بعد صندلی اش را بلند کرد و گذاشت روی میزش و بعد هم پای تخته سیاه رفت و روی تابلو نوشت : «ثابت کنید که اصلا این صندلی وجود ندارد».
همه از جمله خود من, مات و منگ و مبهوت شدیم. هر چه به مغزمان فشار آوردیم و انواع و اقسام فرضیه ها و فرمول های فلسفی و ریاضی را زیر و رو کردیم, نتوانستیم مسأله را حل کنیم. اما یکی از دانشجو های خوش فکر, با دو کلمه پاسخ استاد را داد. او روی ورقه اش نوشت: «کدام صندلی؟»
نتیجه اخلاقی: بدون فکر پاسخ هیچ سؤالی را ندهید.
تفکر و تعمق قبل از پاسخگویی راحت تر از پیدا کردن چاره ای برای تغییر آنچه گفته ایم است

فوت كن

داشتم با ماشینم می رفتم سر كار كه موبایلم زنگ خورد گفتم بفرمایید
الووو.. ، فقط فوت كرد !
گفتم اگه مزاحمی یه فوت كن اگه میخوای با من دوست بشی دوتا فوت كن . دوتا فوت كرد
.
گفتم اگه زشتی یه فوت كن اگه خوشگلی دوتا فوت كن دوتا فوت كرد
.
گفتم اگه اهل قرار نیستی یه فوت كن اگه هستی دوتا فوت كن دوتا فوت كرد
.
گفتم من فردا میخوام برم رستوران شاندیز اگه ساعت دوازده نمیتونی بیای یه فوت كن اگه میتونی بیای دوتا فوت كن دوباره دوتا فوت كرد
.
با خوشحالی گوشی رو قطع كردم فردا صبح حسابی بخودم رسیدم بهترین لباسمو پوشیدم و با ادكلن دوش گرفتم تو پوست خودم نمی گنجیدم فكرم همش به قرار امروز بود داشتم از خونه در میومدم كه زنم صدام كرد و گفت ظهر ناهار میای خونه؟
اگه نمیای یه فوت كن اگه میای دوتا فوت كن

 

شنبه 4 خرداد 1392برچسب:داستان,هاي,كوتاه,طنز, :: 19:10 :: نويسنده : kamran

شما می‌توانید در وسط روز صورت خود را بشویید و دوباره کرم ضدآفتاب را بمالید. این نکات را بخوانید تا پوستی زیبا داشته باشید .

 

1- موقع بیرون رفتن از منزل، به صورت خود کرم ضدآفتاب بزنید
شما می‌توانید در وسط روز صورت خود را بشویید و دوباره کرم ضدآفتاب را بمالید. از کرم‌های ضدآفتاب با SPF بیشتر از ۳۰ استفاده کنید. پوست شما درحالی‌که سوار ماشین هستید یا در خیابان راه می‌روید، توسط نور خورشید تخریب می‌شود. پس به زمستان یا تابستان کاری نداشته باشید و از همین حالا کرم ضدآفتاب را بزنید تا پوستی روشن و صاف داشته باشید. 

 

 

 


۲ - مراقب پوست گردن و زیرچانه خود باشید
بسیاری از ما فقط به پوست صورت خود اهمیت می‌دهیم و پوست گردن و چانه خود را فراموش می‌کنیم. درحالی‌که پوست زیرچانه نازک‌تر از پوست صورت است و بیشتر در اثر نور خورشید آسیب می‌بیند. اگر شما از پوست گردن و زیرچانه خود محافظت نکنید، دارای لک، رگه‌های خونی و خشکی می‌شود. پس هر کرمی که به پوست صورت خود می‌مالید، مثل کرم مرطوب‌کننده، ضدآفتاب و کرم‌های ضدپیری، آن را به گردن و زیرچانه خود نیز بمالید. 

 


۳ - قبل از خواب صورت خود را بشویید
در طول روز، چربی، آلودگی هوا و گردوخاک روی پوست شما قرار می‌گیرد. اگر آرایش کنید، مواد آرایشی نیز به آلودگی‌های قبلی اضافه می‌شود و در صورتی که قبل از خواب صورت‌تان را نشویید، هنگامی که سرتان را روی بالش می‌گذارید، تمام این آلودگی‌ها به سطح بالش‌تان می‌مالد و منافذ پوست شما را می‌بندد، در نتیجه پوست دیگر نمی‌تواند نفس بکشد و جوش و سایر مشکلات پوستی به سراغ صورت شما می‌آید. اگر خیلی خسته هستید و نمی‌توانید این کار را انجام دهید، صورت خود را با دستمال مرطوب، پاک کنید. 

 


۴ - خیلی به صورت خود دست نزنید
چند بار در روز، به پوست صورت خود دست می‌زنید؟ چشم‌های خود را می‌مالید؟ بینی خود را می‌خارانید؟ به موهای خود دست می‌زنید و غیره؟ هر بار که این کارها را انجام می‌دهید، میکروب‌های موجود در دستان‌تان را به صورت خود منتقل می‌کنید. این میکروب‌ها در اثر دست زدن به وسایلی مثل دستگیره در، دکمه آسانسور، خودپرداز بانک، صفحه کلید کامپیوتر، درب ماشین، میله اتوبوس یا مترو و... روی دست‌های شما قرار می‌گیرند. اگر شما هر از چند گاهی به صورت خود دست می‌زنید، حداقل دست‌های خود را مرتبا با آب و صابون بشویید یا از ژل ضدباکتری استفاده کنید تا میکروب‌های دست‌هایتان کمتر شود. 

 


۵ - مواد غذایی شیرین را کم بخورید
موادغذایی شیرین، یکی از غذاهای بد برای پوست هستند. قند خون بالا باعث کاهش کلاژن پوست و افزایش چین‌وچروک آن می‌گردد. افزایش قند خون همچنین باعث عفونت قارچی پوست می‌شود و بثورات پوستی در زیرسینه‌ها، کشاله ران و حتی صورت نمایان می‌شود. 


۶ - جوش صورت خود را فشار ندهید
اگر جوش صورت خود را فشار دهید، خون می‌آید و باعث زخم پوستی می‌شود. بهتر است اجازه دهید تا جوش خودبه‌خود برطرف شود. اگر جوش‌تان را فشار داده‌اید و زخم کرده‌اید، روی آن را چسب زخم بزنید. توجه داشته باشید که اگر جوش را به‌سختی فشار دهید تا خون بیاید، ممکن است جای زخم آن برای همیشه روی صورت شما بماند. 


۷ - سیگار نکشید
سیگار باعث آسیب پوست می‌شود و می‌تواند پوست شما را ۱۰ سال یا بیشتر، پیرتر کند. از سوی دیگر سیگار کشیدن باعث کاهش گردش خود در پوست می‌شود. رادیکال‌های آزاد در سیگاری‌ها، به کلاژن و بافت‌های الاستیک پوست حمله می‌کنند و پوست را نازک‌تر، ضعیف‌تر و بیشتر مستعد ابتلا به چین‌وچروک می‌کند. 


۸ - دقت کنید که چه نوع پوستی دارید
بسیاری از افراد در برخی قسمت‌های صورت دچار خشکی پوست هستند، مانند: اطراف چشم‌ها. نشانه پوست خشک عبارت است از: سفتی، پوسته پوسته شدن، دارا بودن تکه‌های سفت و خارش داشتن. هنگامی که پوست توسط کرم مرطوب شود، این نشانه‌ها کمتر می‌شوند. اگر پوست شما خیلی‌چرب است، از لوسیون‌های بدون‌چربی استفاده کنید تا منافذ پوست‌تان بسته نشوند. اگر پوست شما بیش از حد خشک است، از کرم‌های چرب استفاده کنید. 


۹ - بهتر است سالی یک‌بار به پزشک متخصص پوست مراجعه کنید
با مراجعه به پزشک متخصص پوست می‌توانید مشکلات پوستی خود را بهتر و سریع‌تر درمان کنید. 


۱۰ - به تاریخ انقضای مواد آرایشی و بهداشتی  دقت کنید
خانم‌ها توجه داشته باشند اگر بعد از استفاده از لوازم آرایشی و بهداشتی  دچار ناراحتی پوستی یا چشمی شدند، آنها را دور بیندازند. مواد آرایشی را نباید بیشتر از سه ماه نگه داشت. هنگامی که یک ماده آرایشی برای اولین بار استفاده می‌شود، روی جعبه یا قوطی آن، با خودکار یا ماژیک، باید تاریخ آن روز نوشته شود.


شنبه 4 خرداد 1392برچسب:چگونه,پوستي,لطيف,و,صاف,داشته,باشيم, :: 18:47 :: نويسنده : kamran

در این دنیای عجیب و غریب از دیدن خیلی از چیزها هاج و واج می شوی این هم گوشه‌ای از آن اطلاعات عجیب . در این دنیای سرشار از شگفتی نمیشه‌ خیلی از چیزها را باور نکنی .

یک سوسک حمام می‌تواند 9 روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد.

یک کوروکودیل نمی‌تواند زبانش را بیرون در بیاورد.

حلزون می‌تواند 3 سال بخوابد.

به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می‌ترسند تا از مرگ!

اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ‌وقت تمام نخواهد شد.

خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفه‌جویی کند.

 

ملت آمریکا بطور میانگین روزانه 73000 متر مربع پیتزا می‌خورند.

چشم‌های شترمرغ از مغزش بزرگتر است.

بچه‌ها بدون کشکک زانو متولد میشوند. کشکک‌ها در سن 2 تا 6 سالگی ظاهر می‌شوند.

کوبیدن سر به دیوار 150 کالری در ساعت مصرف می‌کند.

پروانه‌ها با پاهایشان می‌چشند.

گربه‌‌ها می‌توانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند در حالیکه سگ‌ها کمتر از 10 تا!

ادرار گربه زیر نور سیاه می‌درخشد.

تعداد چینی‌هایی که انگلیسی بلدند، از تعداد آمریکایی‌هایی که انگلیسی بلدند، بیشتر است!!

دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند.

فیل‌ها تنها حیواناتی هستند که نمی‌توانند بپرند.

هر بار که یک تمبر را میلیسید 10/1 کالری انرژی مصرف می‌کنید.

فورییه 1865 تنها زمانی بود که ماه کامل نشد.

کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی I am است.

اگر عروسک باربی را زنده تصور کنید سایزش 33-23-39 و قدش 2 متر و 15 سانتی‌متر خواهد بود با گردنی 2 برابر بلندتر از یک انسان نرمال.

تمام خرسهای قطبی، چپ دست هستند.

اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می‌شود.

اگر به صورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فریاد بزنید، انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده‌اید.

در مصر باستان افراد روحانی تمام موهای بدن خود را می‌کندند حتی ابروها و موژه‌ها.

کوتاه‌ترین جنگ در تاریخ در سال 1896 بین زانزیبار و انگلستان رخ داد که 38 دقیقه طول کشید.

در 4000 سال گذشته هیچ حیوان جدیدی رام نشده است.

هیچ‌وقت نمیتوانی با چشمان باز عطسه کنی.

تعداد انسان‌هایی که به وسیله خر کشته می‌شوند، از انسان‌هایی که در سانحه هوایی می‌میرند بیشتر است.

چشم‌های ما از بدو تولد همین اندازه بوده‌اند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچ‌وقت متوقف نمی‌شوند.

هر تکه کاغذ را نمی‌توان بیش از 9 بار تا کرد.

در هرم خئوپوس در مصر که 2600 سال قبل از مبلاد ساخته شده است، به اندازه‌ای سنگ به کار رفته که می‌توان با آن دیواری آجری به ارتفاع 50 سانتی‌متر دور دنیا ساخت.

اگرتمام رگ‌های خونی را در یک خط بگذاریم، تقریبا 97000 کیلومتر می‌شود.

وقتی مگس بر روی یک میله فولادی می‌نشیند، میله فولادی به اندازه دو میلیونیم میلیمتر خم می‌شود.

آمریکا تا 50 میلیون سال دیگر دو نیم خواهد شد.

عدد 2520 را می‌توان بر اعداد 1 تا 10 تقسیم نمود، بدون آن‌که خارج قسمت کسری داشته باشد.

30 برابر مردمی که امروزه بر سطح زمین زندگی می‌کنند، در زیر خاک مدفون شده‌اند.

تنها حیوانی که نمی‌تواند شنا کند، شتر است.

شیشه در ظاهر جامد به نظر می‌رسد ولی در واقع مایعی است که بسیار کند حرکت می‌کند.

در هر ثانیه بیش از 5000 بیلیون بیلیون الکترون به صفحه تلویزیون برخورد می‌کند و تصویری را که شما تماشا می‌کنید، بوجود می‌آورد.

شانس شبیه بودن دو اثر انگشت، یک به 64 میلیارد است.

یک لیتر سرکه در زمستان سنگین‌تر از تابستان است.

قد انسان تا 20، 25 سالگی و گاها 40 سالگی بلند می‌شود و از چهل سالگی به بعد، قد انسان هر دو سال حدود 6 میلی‌متر کوتاه می‌شود.

فقط با از دست دادن یک درصد از آب بدن، احساس تشنگی می‌کنیم!

دهان انسان روزانه یک لیتر بزاق تولید می‌کند.

چیتا یا یوزپلنگ سریع‌ترین حیوان خشکی است. او در عرض فقط 3 ثانیه 100 کیلومتر در ساعت سرعت می‌گیرد. رکوردی که حتی سریع‌ترین خودروهای فراری هم نتوانسته‌اند بشکنند.

کرم‌های ابرشیم در 56 روز، 86 هزار برابر خود غذا می‌خورند.

تنها قسمت بدن که خون ندارد، قرینه چشم است.

شتر در 3 دقیقه 95 لیتر آب می‌خورد.                                   (نظر يادتون نره لطفا!)

شنبه 4 خرداد 1392برچسب:دانستني,هاي,عجيب, :: 18:42 :: نويسنده : kamran

 

دغدغه هاي پسر جوان :

کار ندارم ، پول ندارم ، سربازي نرفتم ، ماشين و خونه ندارم ، و ...

دغدغه هاي دختر جوان :

لاک ناخونم پاک شده ، مهري سرويس طلا خريده ، دختر خاله ام ماشين داره ، مامان غذاي خوب نمي پزه ، سعيد نيمد سر قرار...

 

نصيحت خنگول به پسرش : هيچ وقت زن نگير به پسرت هم بگو زن نگيره!

 

********************

 

هشدار به دخترهاي دم بخت ، دخترهاي چيني با مهريه ي کم در راهند... بجنبيد.

 

********************

 

پيامي براي دختران : ز گهواره تا گور دانش بجوي چون از شوهر خبري نيست!

 

********************

 

پسره: من تا ?? سالم نشه ازدواج نميکنم

دختره: منم تا ازدواج نکنم ?? سالم نميشه

 

********************

 

7دخترلاغر 7پسرچاق راخوردند

تعبير: قحطي شوهر در راه است

 

********************

 

سربازي راهيست براي آدم کردن پسرها...

 

اما هيچ راهي براي آدم کردن دخترها وجود نداره!

 

********************

 

سلام ، شنيدم پنج شنبه جشن نامزديته ، خيلي خوشحال شدم . تبريک ميگم.

ستاد پيشگيري از افسردگي دختران دم بخت

 

********************

 

غضنفر به زنش ميگه ميخوام براي تعطيلات ببرمت دور دنيا

زنش ميگه : نه ! بريم يه جاي ديگه

 

********************

 

شوهره مياد خونه به زنش ميگه:

من براي شام دوستمو دعوت کردم خونه مون

زنش ميگه: چرا اين کار رو کردي، ببين خونه چقدر بهم ريخته است

ظرفا کثيفن، هيچي هم براي خوردن تو يخچال نيست

شوهره ميگه: ميدونم ولي اشکالي نداره

زنه ميگه: اگه ميدوني، پس چرا دوستت رو دعوت کردي؟

شوهرميگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگيره

 

********************

 

درخت مکر زن صد ريشه دارد / فلک از دست زن انديشه دارد!

 

********************

 

مرد دوستي را کشف کرد و عشق اختراع شد

 

زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد!

 

مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد

 

زن پول را کشف کرد و « خريد کردن » اختراع شد!

 

از آن به بعد مرد چيزهاي بسياري را کشف و اختراع کرد

 

ولي زن همچنان مشغول خريد بود

 

********************

 

فرهنگ لغات زنان : 1. آره يعني نه 2. نه يعني آره 3. ما با يد با هم حرف بزنيم يعني بشين فقط گوش کن 4. هر کار دوست داري بکن يعني بکن ولي بعد دهنت سرويسه 5. چقد منو دوست داري ؟ يعني يه گندي زدم مي خوام بگم 6. دو دقيقه ديگه حاضرم يعني دو ساعت علافي

 

********************

 

بهانه ي دخترا: 1 - فاصله سني مون خيلي زياده(يعني خيلي از مرحله پرتي) 2 - من به تو علاقه به اون صورت ندارم (يعني خيلي بد هيکلي) 3 - من الان تو موقعيت بدي هستم (يعني دلم يه جا ديگه گيره) 4 - تقصير تو نيست تقصير منه (يعني عجب غلطي کردم با تو آشنا شدم) 5 - من تو رابطه مون از هيچ کاري دريغ نکردم (يعني هر غلطي خواستم کردم) 6 - ديروز يه خواستگار دکتر داشتم (يعني زودتر بيا منو بگير )

 

********************

 

مهمه که بتوني دختري رو پيدا کني که باباش پولدار باشه، دختري که خوش تيپ باشه، دختري که دوستت داشته باشه

 

ولي مهم تر از همه اينه که اين 3 تا دختر نبايد همديگر رو بشناسن

 

********************

 

اگر طاووس براي ناز کردن و روباه براي فريب دادن وتمساح براي اشک ريختن وکلاغ براي قارقار کردن داشته باشي ديگر نيازي به زن گرفتن نداري

 

********************

 

هميشه پشت سر هر مرد موفق ، زني است که نتونسته جلوي موفقيت شو بگيره

 

********************

 

يه روز يه دختر دعا مي کنه خدايا : من چيزي براي خودم نمي خوام فقط يه داماد خوب و خوشگل نصيب مادرم کن

 

********************

 

دعاي دختر مجرد

 

اللهم عجل في ازدواجنا و تکميل ديننا و ارزقنا زوجا الذي رفيعا مدرکا و قدا رشيدا و مالا کثيرا و بيتا مستقلا و سياره البرشيا

 

********************

 

دختر:موجودي است که وقتي تعجب ميکند ميگويد واااااااااا!! و وقتي خوشحال است ميگويد بميري الهييييييي!! وقتي غمگين است آه ميکشد و وقتي ميترسد جيييييييغ بنفش ميکشد . وقتي بدش مي آيد ميگويد ويشششش . وقتي خوشش مي آيد ميگويد ووييييي. همه عناصر ذکور گيتي در عشق او واله و سرگردانند . تاريخ تولد و شماره کفش با جناق پسر عمه ي دختر خاله ي داماد همسايه ي پوريا پور سرخ را ميداند .از سوسک اصولا نميترسد بلکه چندشش ميشود

 

********************

 

پدر براي اولين بار ديد که دخترش به جاي اينکه دو ساعت با تلفن حرف بزنه بعد از يک ربع حرف زدن تلفن رو قطع کرد. پدر پرسيد: کي بود؟ دختر جواب داد: شماره رو عوضي گرفته بود

 

********************

 

ميدوني چرا خانم ها کمتر فوتبال بازي مي کنند؟

 

چون کمتر پيش مياد که يازده تا خانم راضي بشن همزمان يه جور لباس بپوشن

شنبه 4 خرداد 1392برچسب:اس,ام,اس,سري,2, :: 18:35 :: نويسنده : kamran

تو اين فيلما ديدين وقتي از خواب پاميشن چقد تميز و مرتبن !

خيلي تلاش کردم منم يبار اون جوري از خواب پا شم…^_^

ولي هر وقت پا ميشم تو آينه خودمو ميبينم

شبيه سرخ پوستاي آدمخوار جنوب غربي آمريکاي مرکزي شدم! -_-

.

.

.

مرد : ناهار چي داريم ؟

زن : ماکاروني

مرد : نمي خورم دوست ندارم

زن : چطور شنبه و يک شنبه و دو شنبه

و سه شنبه و چهار شنبه و پنج شنبه خوردي دوست داشتي !؟

.

.

.

وقتي مي خواي خانمي رو از کاري منع کني

بهش بگو: «براي پوستت خوب نيست»

در ????? درصد موارد جواب مي ده !

.

.

.

مدرسه :

?+?=?

تمرين خونه :

?+?*?/?

سوال امتحان

حميد ? سيب دارد ، او هفت دقيقه تا رسيدن قطار فرصت دارد

 جرم خورشيد را محاسبه کنيد !

.

.

.

اين تروريستا که بمب مي ذارن و بعد مسئوليتش رو مي پذيرن

خيلي آدماي مسئوليت پذيرين !

به نظرم دخترا بايد يه همچين آدمايي رو واسه زندگيشون انتخاب کنن!

.

.

.

قابل توجه اونايي که سر کلاس ميگفتن کوووو تا آخر ترم :

الان رسيديم به همون “کوووو” ، پياده بشيد و از مناظر لذت ببريد !!!

.

.

.

تو اين روزا اگه ديدين يه دانشجو نشسته

يه نگاه به افق ميکنه يه نگاه به گوشيش

باز يه نگاه ميندازه به افق باز به گوشيش

بعد به افق خيره ميشه بعد باز به گوشيش نگاه ميکنه

بعد به افق خيره ميشه و تو افق نيست و نابود ميشه

بدونين داره با گوشيش معدلشو حساب ميکنه

ببينه مشروط ميشه يا نه !

.

.

.

خوبي سرما خوردگي اينه که

هر وقت انگشت ميکني تو دماغت دست پر برميگردي  !

.

.

.

يه بارم دونفر يه گوشه خفتم کردن يکيشون چاقو گذاشت زير گلوم

گفت هرچي پول داري بده منم پنج تومن بيشتر تو جيبم نبود

يني اينقد خجالت کشيدم که نگو

ميخاستم به يارو بگم شماره کارت بده بعدا کارت به کارت ميکنم !

.

.

.

يکي از مواردي که من توي انجامش خيلي جدي ام

رعايت کردن سمت چپ و راست هدفونمه !

.

.

.

زندگي خانمها سه مرحله دارد

?- کودکي

?- جواني

?- چقدر خوب موندي  !

.

.

.

عاشق کاراي Unknown Artist ــَـم.

مخصوصن آلبوم Unknown Album ــِـش !

.

.

.

از وقتي شوخي اختراع شد ، ديگه هيچ حرفي تودل کسي نموند !

.

.

.

من و برادرم سرما نمي خوريم اصلا

مامانم ميگه براي اينکه وقتي بچه بودين ، از حمام که مي اومدين

ميذاشتمتون جلو پنکه خشک بشين حالا بدنتون مقاوم شده !

.

.

.

ميدونستين بزرگترين ريسکي که يه پدر مادر ميتونن موقع تولد دخترشون بکنن

اينه که اسمشو بذارن زيبا !

.

.

.

ميگن آرامش يعني هروقت قهر کني ، مطمئن باشي کسي جاتو نمي گيره

ما که تا يه عشوه اومديم طرف عروسي کرد رفت !

.

.

.

شازده کوچولو به روباه گفت : بيااااااااا

روباه اومد و گفت : ها چي ميگي ؟

شازده کوچولو گفت : دوري کنيم از هـــــــــــم !

.

.

.

چيزي که تو فروشگاه ها رو وسايل نوشته:

لطفا دست نزنيد

چيزي که من مي خونم:

وقتي کسي حواسش نيست دست بزنيد !

.

.

.

دختري از مردي پرسيد :

چرا تا مرز ديوانگي عاشق کسي ميشوم

در حالي که ميدانم در نهايت به اون نميرسم ؟

مرد جواب داد:

به من بگو چرا زندگي ميکنيم

در حالي که ميدانيم در آخر مي ميريم !؟

هيچي ديگه

دختره هم زد تو دهنش

گفت سوال منو با سوال جواب نده  !

.

.

.

.

اين روزا به هرکي محبت ميکني

فکر ميکنه از خوبيِ خودشه !

.

.

.

روي زميني زندگي ميکنيم که خودش رو

« جو » گرفته

ديگه تکليف آدماش معلومه  !

.

.

.

يکي از طنزهاي تلخ زمانه ما اينه که

فرهنگ ها و طرز فکرهاي مختلف

سر اينکه ثابت کنند کدوم صلح طلب ترند ، با هم وارد جنگ شدند

 

 

زن به شوهرش ميگه : تو هندوستان يک زن رو به قيمت يک گوسفند فروختند.. به نظر تو اين بي انصافي نيست؟؟؟ شوهره ميگه : نه اگه زن خوبي باشه مي ارزه...

 

********************

GetBC(2);

چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:اس,ام,اس, :: 15:13 :: نويسنده : kamran

ياس  یاغی است و روحیه‌ای سرشار از اعتراض دارد، اما در پسِ این شخصیت معترض، یک پسر دوست‌داشتنی منتظرتان است. می‌گوید بچه ناصرخسرو است، اما بارها خانه‌به‌دوشی را تجربه کرده و در محله‌هایی مثل اکباتان و شمشیری زندگی کرده است. حرف از «یاسر بختیاری» است. پسر جوانی که حالا 30ساله است و از سال 80 موسیقی را به‌صورت حرفه‌ای آغاز کرده و تا امروز کارش را با اسم هنری «یاس» ادامه داده است. ستاره ریزنقش موسیقی رپ که دراغلب آثارش به بیان معضلات اجتماعی می‌پردازد می‌گوید امروز بیش از هر چیزی به‌دنبال امنیت و آرامش است و ترجیح می‌دهد مسائل و مشکلات را از راه فرهنگی حل و فصل کند. گفت‌وگو با یاس در شرایطی انجام شد که پسر دوست‌داشتنی قصه ما به‌خاطر رساندن مادرش به ترمینال، کمی دیر به ما رسید، اما وقتی رسید بدون تعارف و ترس به تمام سئوالات ما پاسخ داد و ترسی از به چالش کشیده شدن نداشت. شاید کمتر کسی حاضر باشد نسبت به گذشته تلخی که داشته حرف بزند. اما یاس باوجود غروری که دارد، به روزهای سختی که در کودکی داشته اذعان می‌کند و می‌گوید در کودکی عقده‌های زیادی داشته که نوشتن را برای خالی کردن این عقده‌ها، بهترین راه دیده و انتخاب کرده است.

دوست داشتم مجاز شوم اما...

  تو یک مدتی دنبال این بودی که مجوز بگیری و به‌صورت مجاز کار کنی، اما از یک جایی به بعد به‌نظر می‌رسد این موضوع را رها کردی. می‌توانیم بگوییم که یاس دیگر دنبال مجوز نیست؟

ماجرای مجوز در این چند وقت در مورد من خیلی بزرگ شده و بیش از اندازه به آن پرداخته می‌شود. داستان مجوز گرفتن من برمی‌گردد به چیزی حدود 9سال پیش که دوست داشتم مجاز شوم و اقداماتی برای گرفتن مجوز هم انجام دادم. حتی مقطعی آقای فرشید رحیمیان به من گفت آهنگ‌هایت را به ثبت رساندم، اما وقتی دوباره پیگیر شدم متاسفانه فقط جواب منفی شنیدم و همه دست رد به سینه من زدند.

  منطق و دلیلشان برای اینکه به تو مجوز نمی‌دادند چه بود؟


مانع اصلی سبک رپ بود! کلمه‌ای به اسم رپ در ایران جایگاه خاصی ندارد و نمی‌تواند به‌عنوان سبک موسیقی مطرح باشد. همان روزها بود که در دانشگاه شیراز همایش ملی آسیب‌شناسی برگزار شد و من را هم به‌عنوان خواننده‌ای دعوت کردند که از آسیب‌های اجتماعی حرف می‌زنم، اما در نهایت تلاش کردند من را در آن همایش بکوبند که البته به هدف خود نرسیدند. صادقانه می‌گویم من خیلی دنبال مجوز بودم و برایش دوندگی‌های زیادی انجام دادم اما آن موقع کسی از من حمایت نکرد و امروز دیگر به‌دنبال مجوز نیستم. نمی‌دانم چرا، اما انگار همیشه باید انسان خودش را از راه‌های مختلف نشان دهد تا بعد بگویند تو لیاقت مجاز شدن را داری! من باوجود اینکه یک خواننده زیرزمینی محسوب می‌شوم، اما چارچوب‌های خودم را در کارم لحاظ می‌کنم.

چرا دیگر به مجوز فکر نمی‌کنی؟


چون سانسور  حرف ‌هایم برایم قابل قبول نیست.  برای یک رپر، سانسور شدن حرف‌هایش بدتر از همه چیز است. همانطور که گفتم من درموسیقی زیرزمینی خودم چارچوب‌ها را رعایت می‌کنم. چرا باید شعرم را به دست کسی بدهم که تایید یا تکذیب کند! این افکار من است و دوست دارم مردم افکار من را بشنوند.

 

به دنبال آرامشم


امروز من در تراک‌هایم به‌دنبال امنیت و آرامش هستم. گرچه هنوز هم اگر لازم باشد یاغی خواهم شد اما تمام تلاشم را به‌کار می‌بندم که مسائل را به شکل فرهنگی حل کنم.
 
جرقه این تغییر از کجا زده شد؟


من آن روزها خیلی رپ گوش می‌کردم، مخصوصا کارهای توپاک را خیلی دوست داشتم. او کسی بود که به‌خاطر پرداختن به مسائل تبعیض‌نژادی وارد سبک رپ شده بود و شخصیت یاغی داشت و در نهایت هم در سن 25 سالگی به قتل رسید.

 این یاغی‌گری در تو هم وجود داشت؟


صددرصد. روحیه‌ای که در آن سن و سال داشتم اصلا با روحیه‌ای که الان دارم قابل قیاس نبود. الان یک پسر آرام هستم که فقط به کار خودم می‌رسم اما آن روزها نمی‌توانستی چنین شخصیتی را در من ببینی...

 پس تصمیم گرفتی آن روحیه یاغی را به موسیقی‌ات منتقل کنی...


بله، اما الان دیگر 30 ساله هستم و مثل همه آدم‌ها به‌دنبال امنیت و آرامشم. امروز من در تراک‌هایم به‌دنبال امنیت و آرامش هستم. گرچه هنوز هم اگر لازم باشد یاغی خواهم شد اما تمام تلاشم را به‌کار می‌بندم که مسائل را به شکل فرهنگی حل کنم.

«کسی از گربه‌های ایرانی خبر ندارد» فیلمی است که در مورد موسیقی زیرزمینی ایران ساخته شده، با اصل این فیلم موافق هستی؟


صدرصد موافقم که باید در مورد این موضوع حرف زده می‌شد، اما من ترجیح می‌دهم سیر صعودی یک هنرمند در فیلم به تصویر کشیده شود؛ به‌طور مثال قصه یک خواننده زیرزمینی که از زیرزمین کارش را آغاز می‌کند و در ادامه موفق هم می‌شود. اگر اینطور بود نور امید در دل کسی که می‌خواهد کار کند روشن می‌شد، اما با ساختاری که شاهد بودیم هرگز نمی‌توان به امیدبخش بودن آن فکر کرد و امیدوار بود.

شاید یکی از دلایلی که به تو هم مجوز نمی‌دهند این است که آهنگ‌هایت به نوعی باعث نشان دادن بدی‌های جامعه می‌شود....


من برای همه این مسائل فکر کرده ام و راه حل دارم. شما آمریکا را ببین، فقر در این کشور هم وجود دارد اما وقتی می‌خواهد خود را به دنیا معرفی کند لاس‌وگاس، کاخ سفید، منهتن و... را نشان می‌دهد. به‌شخصه معتقدم اگر قرار است فلان محله فقیرنشین تهران نشان داده شود باید محله‌های زیبا و متمول‌نشین هم به تصویر کشیده شود. در نهایت من در آهنگ‌هایم معضلات را بیان می‌کنم اما وقتی یک نفر پیدا می‌شود که فیلم توهین‌آمیز 300 را تولید می‌کند، فریاد می‌زنم که تو کی هستی که در مورد ایران صحبت می‌کنی؟

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 2240
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1